سرای نور؛
پرسپولیس ناکام در دهه اخیر قهرمانی مقتدرانه ای را به هوادارانش هدیه کرد و تیم ملیمان برای اولین بار صعود متوالی به جام جهانی را جشن گرفت. موفقیت هایی که درصد زیادی از آنان ماحصل حضور دو مربی تراز اول خارجی در تیم ملی و پرسپولیس بوده است. مربی هایی که توانستند سبک خاص بازی را به این دو تیم هدیه کنند و در آخر نتایج فوق العاده را برای هوادارن رقم بزنند.
کارلوس کیروش که سال ۲۰۱۱ سرمربیگری تیم ملی ایران را بر عهده گرفت فلسفه درست دفاع کردن را به خوبی در تیم ملی جا انداخت به گونه ای که در ۶ بازی از ۸ بازی مرحله آخر مقدماتی جام جهانی برزیل گلی دریافت نکردیم.اولین کلین شیتمان در جام جهانی را ثبت کردیم و حتی ۹۰ دقیقه هم موفق به مهار خط حمله پر ستاره آرژانتین شدیم.این سبک حتی با ورود بازیکنان تهاجمی و جوان به ترکیب تیم ملی هم تغییر چندانی نکرد اگر چه پیشرفت در کار های تهاجمی و ضد حمله ها به خوبی در تیم ما دیده میشود اما هنوز هم با آمار فوق العاده دفاعیمان شناخته میشویم به گونه ای که هم اکنون ۸ کلین شیت متوالی در مسابقات مقدماتی این دوره ثبت کرده ایم آماری که نویدبخش یک جام جهانی خوب برای تیم اول آسیا خواهد بود.
کیروش این آمار فوق العاده دفاعی را با سبک خاص و تدافعی خودش به ارمغان آورده. او با استراتژی جدید و شیوه چینشی که ترکیب غالب تیم ما در چند سال اخیر بوده فضای مورد نیاز برای بازی کردن را به خوبی از رقبای ایران گرفته.هر چند مالکیت را به حریف واگذار کرده اما این مالکیت پایین برای ایران در مسابقات متفاوت اصلا نشان از ضعف تیم ما نیست بلکه این فلسفه ای قابل احترام است که نتیجه را برای کشور ما رقم زده است. فلسفه ای که شاید قطعه گم شده فوتبال ایران در چند سال اخیر بود و کیروش به خوبی توانست آن را برای فوتبال ایران به ارمغان آورد و ما را به عنوان تیمی صاحب سبک در فوتبال جهان معرفی کند.
برانکو ایوانکویچ هم پس از اینکه به پرسپولیس شکست خورده درخشان و دایی رسید فلسفه فوتبالی مالکانه و جذاب را در پرسپولیس جاری کرد. در اولین فصل کامل برانکو او توانست بهترین خط حمله لیگ و نایب قهرمانی را برای پرسپولیسی ها به ارمغان بیاورد.پاس کاری های چشم نواز پرسپولیس این تیم را به عنوان ماکتی هر چند کوچک از بارسلونا معرفی میکرد. اما این تنها ابتدای کار بود؛آنها سال بعد علاوه بر حفظ عنوان بهترین خط حمله لیگ توانستند عنوان بهترین خط دفاع لیگ را هم از آن خود کنند و بازی زیبایشان را با نتیجه گیری همراه کنند.
ایوانکویچ برای رسیدن به این مهم ترکیب ۴٫۴٫۲ لوزی را انتخاب کرد.ترکیبی که در طول فصلی که گذشته تنها دوبار مالکیت را به حریف واگذار کرد. اولی به الهلال و بار دوم در مقابل لخویا. هرچند در همان بازی ها هم توانست نتایج مناسبی را کسب کند و در نهایت به جمع هشت تیم برتر آسیا راه پیدا کند.میانگین بیش از ۵۰۰ پاس در هر بازی و خلق موقعیت های فراوان گلزنی نشان میدهد پرسپولیس هم همچون تیم ملی به فلسفه خاصی در فوتبال خودش رسیده.
با وجود تفاوت بسیار زیاد بین پرسپولیس و تیم ملی نکته قابل احترام برای این دو وجود سبک و فلسفه در بازی های این دو تیم است. اتفاقی که در اکثر تیم های بزرگ دنیا همچون بارسلونا بایرن و تیم های ملی قدرتمند وجود دارد و قطعه گم شده فوتبال ما بود.فلسفه ای که نبود آن اجازه ثبات به تیم ملی و پرسپولیس نمیداد.